23
هشتمین گفتار ایوب: پاسخ به الیفاز
1 آنگاه ایوب پاسخ داد:
2-3 امروز نیز شکایتم تلخ است، و با وجود نالهام، دست او بر من سنگین است. 4 و دعوی خود را ارائه میدادم و دلایل خود را به او میگفتم 5 و پاسخهایی را که به من میداد میشنیدم و میدانستم از من چه میخواهد. 6 آیا او با تمام قدرتش با من مخالفت میکرد؟ نه، بلکه با دلسوزی به حرفهایم گوش میداد 7 و شخص درستکاری چون من میتوانست با او گفتگو کند و او مرا برای همیشه تبرئه میکرد.
8 ولی جستجوی من بیفایده است. به شرق میروم، او آنجا نیست. به غرب میروم، او را نمییابم. 9 هنگامی که به شمال میروم، اعمال او را میبینم، ولی او را در آنجا پیدا نمیکنم. به جنوب میروم، اما در آنجا نیز نشانی از وی نیست. 10 او از تمام کارهای من آگاه است و اگر مرا در بوتهٔ آزمایش بگذارد مثل طلای خالص، پاک بیرون میآیم.
11 من وفادارانه از خدا پیروی کردهام و از راه او منحرف نشدهام. 12 از فرامین او سرپیچی نکردهام و کلمات او را در سینهام حفظ نمودهام. 13 او هرگز عوض نمیشود و هیچکس نمیتواند او را از آنچه قصد کرده است منصرف نماید. او هر چه اراده کند انجام میدهد. 14 بنابراین هر چه برای من در نظر گرفته است به سرم خواهد آورد، زیرا سرنوشت من در اختیار اوست. 15 به همین دلیل از حضور او میترسم و وقتی به این چیزها فکر میکنم از او هراسان میشوم. 16-17 خدای قادر مطلق جرأت را از من گرفته است و با تاریکی ترسناک و ظلمت غلیظ مرا پوشانده است.